دنبال کننده ها

۱۳۸۷/۰۴/۲۷

دبير دوم سفارت ايران در زندان تقاضای رسيدگی دارد، خبرگزاری ديده بان حقوق بشر کردستان

تهران: يک زندانی که جانباز ۵۰% جنگ است و قبلا دبير دوم سفارت ايران در کشور اندونزی بوده و مدتی بعنوان پناهنده سياسی در خارج بسر برده، بيش از سه سال است در زندان اوين بسر می برد।اخيرا اطلاعاتی راجع به يک زندانی به نام "مجتبی قدمی" به خبرگزاری ديده بان حقوق بشر کردستان رسيده که در آن فرد مذکور که مدتی در جبهه های جنگ بسر برده و طبق مدارک ارسالی، نامبرده برابر کميسيون پزشکی معاونت بهداشت و درمان بنياد جانبازان انقلاب، به ميزان ۵۰% از کارافتادگی دارد و از نظر اعصاب و روان و ضايعه کمری و نيز جراحی شکم و کمر نيز مورد تائيد کميسيون پزشکی قرار گرفته است. اين فرد پس از معافيت از جنگ بعنوان دبير دوم سفارت ايران مدتی در اندونزی جزو کادر سياسی سفارت مذکور بوده که ظاهرا بدلايل برخی مسائل و اعتراض به ادامه جنگ از طريق دفتر سازمان ملل در کشور ترکيه برای مدت ۱۲ سال در کشور سوئد بسر برده که سفارت اردن با اين شخص ارتباطاتی برقرار می کند و او را تشويق به بازگشت به ايران می نمايد. نامبرده در سال ۱۳۷۸ به همراه همسر و دو دخترش به اردن باز می گردد. اما در اردن بدليل ظاهرا مسائل اقتصادی زندانی می شود. او اکنون مدت سه سال است در زندان بسر می برد. وی می گويد مورد ضرب و شتم ماموران نيروی انتظامی و امنيتی قرار گرفته و صورت و فکش به شدت آسيب ديده است

گزارشی از آغاز دوباره طرح مبارزه با اراذل و اوباش

با اعلام سرداررادان فرمانده نیروی انتظامی مبنی بر تداوم اجرای طرح امنیت اجتماعی، از یکشنبه شب نیروهای انتظامی بار دیگر با حمله به منازل افرادی که از آنان به عنوان “اراذل و اوباش” یاد می شود، اقدام به بازداشت آنان نمودند. منابع آگاه می گویند که کلیه بازداشت شدگان به زندان کهریزک انتقال یافته اند.
یکشنبه شب، در بسیاری از مناطق تهران، مأموران سیاه پوش با یورش به منازل افراد، اقدام به ضرب و شتم و بازداشت آنان نمودند. این دستگیری ها که با خشونت زیاد از سوی مأموران همراه بوده است، برخلاف سال گذشته از سوی خبرنگاران، پوشش خبری داده نشد.

سال گذشته همزمان با اجرای این طرح و انتشار تصاویری از برخوردهای خشن صورت گرفته، موج اعتراض های بین المللی، فرمانده نیروی انتظامی را وادار کرد تا با انجام مصاحبه ای برخوردهای خشن صورت گرفته را محکوم کرده و اعلام کند که با مأموران خاطی برخورد خواهد شد. با این حال خانواده های بازداشت شدگان، که تا مدت ها از سرنوشت فرزندان خود بی اطلاع بودند، پس از مدتی خبر از اعمال شکنجه های شدید بر آنان در بازداشتگاه کهریزک دادند.

به گفته ی شماری از بازداشت شدگان که این روزها با شروع دوباره این طرح بیش از پیش احساس خطر می کنند، در جریان بازداشت سال گذشته دست کم ۱۰ نفر در کهریزک جان باختند। این درحالی است که در تمام این مدت دادگاه انقلاب و نیروی انتظامی با رد اخبار مربوط به شکنجه و بدرفتاری با بازداشت شدگانی که پیش از اثبات جرمشان در دادگاه مورد خشونت قرار گرفته بودند، گزارش های منتشر شده در این زمینه را تلاش عده ای جهت مخدوش نمودن چهره ی حکومت عنوان و اقدام به تهدید و احضار شماری از افراد پیگیر در این زمینه کردند.

طلب عفو از چه و به که ؟

مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
تعريف دقيق جرم سياسي و پيرو آن زنداني سياسي در هيچ جاي قاموس حقوقي - کيفري جمهوري اسلامي مشخص نشده که به تابع آن در مظان هرگونه اتهام ناسره و نامربوط قراردادن شخصي که طبق استانداردهاي حقوقي معقول در جهان متهم سياسي به شمار مي آيد امري رايج باشد ، اساساً در جايي که بعضي ها خود را فراتر از قانون ميدانند ، بدون داشتن تحصيلات آکادميک حقوقي يا سياسي خود را بهترين و نادرترين سياستمداران و عالمان علم قضا به حساب مي آورند و عملکرد سياسي خود را نيز تنها آلترناتيو سياسي در زمان غيبت امام زمان (عج) دانسته و به طبع تمامي اقشار جامعه ايران را پيرو محض و مطيع سياستهاي خود پنداشته و نتيجتاً هيچ مسلک و شيوه سياسي را به رسميت نشناخته و بالاتر از آن براي بقيه آحاد ملت نيز مجاز و روا نميدانند । بنابراين جاي تعجب نيست که اين عده با فراق خاطر کامل کسي ديگر را به جز خود صاحب صلاحيت اظهار نظر در امور سياسي نداند مگر آنکه به تائيد يا تمجيد رياکارانه از آنها پرداخته و اظهار علني هيستريک حمايت خود را از سياستهاي رسمي اين طبقه دستمايه سوداي رسواي خويش قرار دهد.

ويديوی بازجويی تين ايجر کانادايی در گوانتانامو/ صدور انقلاب اسلامی؟

خبر انتشار ويديو که روز گذشته بازتاب گسترده ای يافت، احتمالا بايد مقامات و شکنجه گران رژيم ايران را خوشحال کند، زيرا می بينند ,انقلاب, ارتجاعی شان را به يکی از دموکراسی های قديمی نيز صادر کرده و همکارانی در آنسوی آتلانتيک برای خود دست و پا کرده اند। در گزارش خبرگزاری فرانسه آمده است اين نوجوان وقتی در سال 2002 به گوانتانامو منتقل شد 15 سال داشت و جوانترين زندانی گوانتانامو بود. نوار در اصل هفت ساعت و نيم است که طی سه روز بازجويی و آشکارا از لابلای دريچه تهويه هوا گرفته شده است.جوان در بازجويی گريه کرده و ميگويد به من کمک کنيد، به من کنيد. او همچنان ميگويد : من چشمم را از دست داده ام، پاهايم را از دست داده ام. همه چيز را از دست داده ام. اما بازجو که کانادايی است به او ميگويد چشمت می بيند و پاهايت سرجايش در انتهای رانت است.

قوانين جديد تشديد سرکوب و اختناق در ايران!

کانون نويسندگان ايران (در تبعيد): در نظر گرفتن مجازات مرگ برای دست اندرکاران وبلاگ ها اوج وحشی گری حکومت را به نمايش می گذارد.
حکومت اسلامی ايران که عامل و بانی اصلی همه مشقات و دردها و رنج های جامعه ايران اعم از گراني، بيکاري، عدم وجود حداقل آزادی های فردي، اجتماعی و سياسی است، هر روزه طرح و پروژه جديدی را نيز برای تشديد سرکوب و اختناق به مرحله اجرا می گذارد.
اما سران جهل و جنايت حکومت اسلامی ايران، به جای انجام وظايف خود در قبال مردم و حل مشکلات اقتصادي، همواره به دنبال تدوين قوانين غيرانسانی و تشديد سانسور و سرکوب هستند। پس از اين که لايحه "طرح تشديد مجازات اخلال در امنيت روانی جامعه" در مجلس جانيان مورد بررسی قرار گرفت؛ ستادی ‏متشکل از فرماندهان نيروی انتظامي، بسيج، سپاه به همراه ديگر مسئولان قضايی موظف به شناسايي، ساماندهی مبارزه ‏با جرم و اجرای احکام تشکيل شده است.

قصاص براى دخترى که از 13 سالگى در زندان است

دادگاه عمومى رشت پس از محاکمه مجدد دخترى که از سن 13 سالگى به جرم قتل در زندان است، وى را به قصاص محکوم کرد.
به گزارش خبرنگار ما، مولايى که هم اکنون 31 سال دارد 19 سال از عمرش را در زندان رشت گذرانده است। صغرا سال 68 توسط ماموران پليس رشت به اتهام قتل دستگير شد، زمانى که بر دستان اين دختر دستبند زده شد او کارگر خانه يى در شهر رشت بود. او از سوى ماموران متهم به قتل پسر 8 ساله خانواده يى شد که براى آنها کار مى کرد. اولين برگ از پرونده يى که باعث شد صغرا 19 سال از عمرش را در زندان بگذراند و دو بار نيز پاى چوبه دار برود، زمانى تنظيم شد که پدر کودکى 8 ساله به پليس مراجعه و ادعا کرد فرزندش گم شده و چند روزى است از او خبر ندارد. ماموران پليس رشت تمامى فرضيه هايى را که ممکن بود سرنخى از پسرک 8 ساله در اختيار پليس قرار دهد مورد بررسى قرار دادند تا اينکه چند روز بعد بوى تعفنى که از چاه خانه به مشام رسيد احتمال وجود جسد پسر 8 ساله را قوت داد و وقتى پليس چاه را مورد بررسى قرار داد جسد پسرک را کشف کرد، با انتقال جنازه به پزشکى قانونى روند پيگيرى پرونده تغيير کرد و پدر مقتول در شکايتى کارگرش صغرا را قاتل فرزندش معرفى کرد و گفت چون صغرا به پسرش حسادت مى کرده است به نظر مى رسد او مرتکب اين قتل شده باشد.همين شکايت کافى بود تا وى بازداشت شود. او در توضيح زندگى خود به پليس گفت؛ 9 ساله بودم که خانواده ام به دليل فقر شديد من را از روستا به شهر نزد خانواده ثروتمندى فرستادند تا کار کنم. من تمام مدت نزد اين خانواده بودم و کارهاى روزانه را انجام مى دادم اما هيچ وقت با کسى دعوا نکردم و هيچ حسادتى هم نداشتم و من پسرک را نکشتم. ادعاى صغرا مورد قبول پليس قرار نگرفت و وى چندين مرتبه ديگر بازجويى شد تا اينکه سرانجام گفت؛ با پسرک درگير شدم و او را به زمين کوبيدم وقتى خون از سرش جارى شد و متوجه شدم وى فوت شده جسدش را داخل چاه انداختم و به کسى هم چيزى نگفتم. اعترافات صغرا از سوى پليس دليل محکمى شناخته و وى با صدور قرار مجرميت براى محاکمه به دادگاه عمومى معرفى شد. سرانجام صغرا به عنوان متهم تحت محاکمه قرار گرفت و با درخواست اولياى دم به قصاص محکوم شد. وى به راى صادره اعتراض کرد و اعترافاتش را پس گرفت. اين دختر در لايحه اعتراضى خود نوشت؛ من پسر 8 ساله را نکشتم اما مى دانم چه کسى او را کشته و به درخواست او هم مجبور به سکوت شدم.